-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40939 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:29

امام كاظم چه مدتي در زندان بود و چگونه به شهادت رسيد؟
امام يك سال در زندان بصره بود. هارون به پسر عمش، عيسي كه حاكم بصره بود دستور داد كه كار موسي​بن جعفر را در زندان تمام كن. او حاضر نشد در خون امام شركت كند، در جواب نوشت من در اين مدتِ يك سال از اين مرد جز عبادت چيزي نديده​ام، از عبادت خسته نمي​شود، كساني را مأمور كرده​ام كه به دعاهايش گوش كنند كه آيا به تو يا من نفرين مي​كند؟ به من اطلاع رسيد كه اصلاً متوجه اين چيزها نيست، جز طلب رحمت و مغفرت از خدا براي خودش چيزي بر زبان نمي​آورد. من حاضر به شركت در خون چنين كسي نيستم و حاضر هم نيستم بيش از اين او را در زندان نگه دارم، يا او را از من تحويل بگير يا خودم او را رها خواهم كرد. هارون دستور داد امام را از بصره به بغداد آوردند و در زندان فضل​بن ربيع بردند. هارون از فضل​بن ربيع تقاضاي ريختن خون امام را كرد. او هم قبول نكرد. امام را از زندان او خارج كرد و به فضل​بن يحيي برمكي تحويل داد و در نز د او زنداني كرد. فضل​بن يحيي يكي از اتاقهاي خانه خود را به آن حضرت اختصاص داد، ضمناً دستور داد مواظب اعمال آن حضرت باشند. به او خبر دادند اين مرد در همه شبانه روز كارش نماز و دعا و تلاوت قرآن است، روزها غالباً روزه مي​گيرد و به چيزي جز عبادت توجه ندارد. فضل​بن يحيي دستور داد مقام آن حضرت را محترم بشمارند و موجبات آسايش امام را فراهم كنند. جاسوسان هارون قضيه را به هارون خبر دادند. هارون وقتي كه اين خبر را شنيد در بغداد نبود، در «رقه» بود، نامه​اي اعتراض آميز به فضل نوشت و از او درخواست قتل امام را كرد. فضل حاضر نشد. هارون سخت متغير شد و «مسرور» خادم مخصوص خود را با دو نامه، يكي براي سندي​بن شاهك و يكي براي عباس​بن محمد فرستاد و محرمانه دستور داد مسرور تحقيق كند، اگر موسي​بن جعفر در خانة فضل در رفاه است مقدمات يك تازيانه زدن به فضل را فراهم كنند. همين كار شد، فضل​بن يحيي تازيانه خورد. مسرور جريان را به وسيلة نامه، از بغداد به رقه به اطّلاع هارون رساند. هارون دستور داد كه امام را از فضل​بن يحيي تحويل بگيرند و به سندي​بن شاهك كه مردي غير مسلمان و فوق​العاده قسي و ستمگر بود تحويل بدهند. ضمناً يك روز در رقه در يك مجمع عمومي خطاب به مردم گفت كه فضل​بن يحيي امر مرا مخالفت كرد و من او را لعن مي​كنم، شما هم لعن كنيد. آن مردم بي​اراده و شخصيت فقط به خاطر خوشايند هارون فضل​بن يحيي را لعن كردند. خبر اين قضيه كه به يحيي​بن خالد برمكي پدر فضل‎بن يحيي رسيد سوار شد و به رقه رفت و از طرف پسرش معذرت خواست و هارون هم قبول كرد. تا آن كه بالاخره حضرت در زندان سندي مسموم و شهيد شد.

مجموعه آثار شهيد مطهري ج18ـ سيري در سيره ائمه اطهار(ع)
شهيد مطهري

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.